غزل افغانی( قسمت اول محفل گُرمانی)Afghani Ghazal
Hellow guys, Welcome to my website, and you are watching غزل افغانی( قسمت اول محفل گُرمانی)Afghani Ghazal. and this vIdeo is uploaded by khalil rahmani at 2023-03-24T21:44:01-07:00. We are pramote this video only for entertainment and educational perpose only. So, I hop you like our website.
Info About This Video
Name |
غزل افغانی( قسمت اول محفل گُرمانی)Afghani Ghazal |
Video Uploader |
Video From khalil rahmani |
Upload Date |
This Video Uploaded At 25-03-2023 04:44:01 |
Video Discription |
سال ۲۰۰۴ محفل گُرمانی حسیب سپند نزد استاد نعیمت/ نعمت علی خان
زمانيكه طفل بودم، آگاهی زیاد به اصطلاح خوب و خراب بودن موسیقی و قوانین آن نداشتم و سُر و لَی برایم معنا نداشتند. فقط آنچه از موسيقی در دسترسم می رسيد و مرا پسند می آمد، مى شنيدم. به اين معنا كه گاهی آهنگ های هندى و زمانی هم ساز و آواز هنرمندان گروه باران را می شنيدم. همچنان به آهنگ های نعیم پوپل،احسان امان و احمد ظاهر گوش می دادم. البته آهنگ های كه مورد علاقه من قرار می گرفتند، بيشتر شان بقول معروف، آهنگ های شاد و مست بودند.
يك مدت بعد، در شروع سال های هشتاد در هند با شخص(عزیز ) نام دوست شدم که او قبلن به یک مقام بالاتر از سويه موسيقی شنيدن من، دست یافته بود كه نوع آنرا غزل می ناميدند. او مرا با هنر غزلسرایان مثل پنكج اوداس، انوب جلوتا و … را كه تقریبن به سبک (گیت) می خواندند، آشنا نمود. دير بعد ها، در كشور آلمان بر اساس آشنایی با اهل هنر، با غزل های سروده شده توسط طلعت عزیز، خان صاحب مهدی حسن، خان صاحب غلام علی، بزرگمرد استاد سراهنگ، جگجيت سینگ و رفته رفته به سبك موسيقی و آوازخوانی چندی از پندت ها و استادان ساز و اواز معرفت حاصل نمودم. يعنی ديگر، اندكی بيشتر و بهتر راجع به جهان موسیقی، معلومات دريافت كرده بودم. دوستان اهل هنر من، گاه گاهی از گُرمانی، یعنی رسمی شاگردشدن، نزد يك استاد موسيقى را نقل می كردند كه اين نوع ارتباط در بين آنها، برای من كاملن بیگانه بود. بالاخره من در سال ۲۰۰۴ دوباره به برگشت بوطن موفق شدم و ديداری دوباره با پسر عمه جانم ( حمید جان پژمان) داشتم كه در تمام مدت آنهمه جنگ و جدال در افغانستان زندگی میکرد. حمید پژمان در رشته خبرنگاری برای رادیو صدای امریکا انجام وظیفه داشت. در يكی از روزها كه ما در شهر کابل از یک خیابان به خیابان دیگر در گردش بودیم و من مانندجاپانى ها با کمره فيلمبرداری ام از سر شانه از اینجا و آنجا مصروف فيلم گيری بودم، زنگ تیلفون دستی حمید جان به صدا درآمد. در آنطرف خط، مدیرش بود که به او وظیفه مى داد، سری به استدیو های قدیمی شهرکابل( استدیو های پل باغ عمومی) زده و گزارش از گُرمانی تهیه نماید. حمید جان پژمان بعد از ختم صحبت با مدیرش، رو با من کرد و گفت: بیا بچه ماما که خوب جای می برمت، آنجا که مطمئن خودت زیاد دوست و علاقه دارى كه شايد همچو چيز را ديده، يا در موردش شنيده باشی. ( حمید جان می دانست که من علاقه بخصوص به موسیقی کلاسیک دارم). ما بطرف استدیو های قدیم کابل به حرکت شدیم. بابه دربان، بعد از سوال و جواب بلاخره به ما اجازه داخل شدن را داد كه ما هم اول داخل حویلی و بعدن داخل تعمیر و اتاق مدیر مسئول استدیو شدیم. مدیر مسئول آقای محترم( شمس الدین مسرور بود) حمید جان مرا معرفی نمود که:(پسر ماما از خارج آمده) محترم مسرور بی انداز مهر داشتند و محبت نمودند. تقریبن نيم ساعت با هم حرف زدیم( در حقیقت محترم مسرور حرف می زد و حرف هایش هم راجع به موسیقی، معرفی ساز های اصیل افغانی بود) من فقط گوش می دادم و از حرف های پر محتوا و پر از معلومات محترم مسرور لذت می بردم. او ضمن گفت که یکی دو ساعت دیگر پسر نوجوان آقا (مجید سپند) ( حسیب سپند)نزد یک استاد تبله از پاکستان که ارتباط قومی با استاد ذاکر حسین هم دارد، “ بردارزاده استاد الله رکها خان” به اسم استاد(نعیمت/نعمت علی خان)گُر می ماند. حمید جان از محترم مسرور خواهش نمود اجازه بدهد، تا من با کمره دست داشته ام، از این جشنواره فيلم بردارم. محترم مسرور گفت: معمولن اجازه نیست ولی آقا رحمانی مهمان ما است، روی این دلیل اجازه دارید که با کمره فیلمبرداری خود بیاید. ما چند ساعت بعد به وقت معین داخل استدیو شدیم، اهسته اهسته، اهل هنر همه با محترم مجید سپند و پسرانش، استاد نعیمت علی خان، ولی فتح علی و برادرانش، محترم آصف محمود، جاوید پسر محترم عارف محمود، محترم خلیل گداز و باقی هنرمندان که من با آنها شناخت نداشتم( اکثریت هنرمندان اهل خرابات بودند)، داخل همان اتاق مخصوص( استوید) شدند و مدتى بعد، رسم گُرمانی شروع شد كه برای من بی نهايت جالب و دلپسند بود. طبق معمول، چندی از هنرمندان حضوريافته در آن محفل هم، به پاس احترام و بر اساس رسم گُرمانی، تا حد امکان، بقول معروف، مجرایی دادند، که از آن جمله مى توان از داود، اجمل، خالد هماهنگ، و شخصی بنام “استاد”پاینده نیکیار، خلیل گداز، استاد نعیمت علی خان هم نام برد كه با هنر خود مجرایی دادند. محترم پاینده نیکیار همچنان بعد از ختم این محفل گُرمانی همه را فردا انروز در محفل گُرمانی پسر نوجوانی به اسم (عظیم)نزد خودش در کوچه ی خرابات دعوت نمود. البته این جشنواره گُرمانی در محله ى خرابات تقريبن ۲۰ و چند سال بعد صورت می گرفت. |
Category |
People & Blogs |
Tags |
People & Blogs Download MP4 | People & Blogs Download MP3 | People & Blogs Download MP4 360p | People & Blogs Download MP4 480p | People & Blogs Download MP4 720p | People & Blogs Download MP4 1080p |
More Videos